سه سالگیت مبارک
دخترم سلام . امروز 27 دی سه ساله شدی و من با تمام وجود خوشحالم . خوشحالم که تو دخترم هستی و به داشتنت افتخار میکنم . یادآوری لحظات به دنیا آمدنت بارها و بارها قصه شده برای تو اما این بار یعنی در روز تولدت بیشتر از پیش شیرین بود . وقتی حس میکنم و میبینم که چقدر بزرگ شدی یادآوری اون روزهای خوب چه در شکمم و چه در لحظه به دنیا آمدنت چه در تمام روزهای زندگیت تا الان ، بیشتر خوشایند میشود .
دخترم همیشه بهت افتخار کردم و همیشه از داشتنت به خودم بالیدم . همون طور که همیشه بهت گفتم ، من همیشه دوستت داشتم و دارم چه کارای خوب بکنی چه کارهای بد ( وای که با این حرفم چشمات برق میزنه )
انگار امروز تو خیلی بزرگ هستی خیلی . به یک باره تمام کارها و رفتارهات حتی نقاشی هات بزرگ شدن باور کن . وقتی امروز اومدی بهم گفتی مامان امروز برای اولین بار درخت سیب کشیدم که پر از سیب قرمز هست . بیشتر نگاهت کردم به تو و به نقاشی در دستت . چقدر بزرگ بود این نقاشی . چقدر زیبا بود . چقدر این دختر مثل نقاشیش بود زیبا و پاک .
دلم می گیرد مثل پایان هر روز . مثل شروع هر شب . به پشت سرم نگاه میکنم و تمام این سه سال را مرور میکنم خدای من کاش بهتر از این بودم کاش هیچ وقت چشمانت تر نمیشد .
به آینده نگاهی میکنم وای خدای من زمانهای زیادی دارم برای جبران تک تک اشکهایت . و باز هم خدا را شکر میکنم بابت تمام داشته هایم .
نیکا چقدر تو به رویاهایم شبیهی . دوستت دارم
جشن تو جشن تموم خوبی هاست
جشن تو شروع زیبای تموم شادی هاست
عزیزم هدیه من برات یه دنیا عشقه
زندگیم با بودنت درست مثل بهشته
عزیزم تولدت مبارک تولدت مبارک