18 ماهگیت مبارک نازنینم

امروز نیکا 18 ماهه شد .

نمیدونم چرا از خیلی قبل تر منتظر بودم دخترم 18 ماهه بشه . انگار فکر میکردم 18 ماهگی یعنی شروع بزرگی های نیکا . یه جورایی هم اشتباه نمیکردم . نیکا الان خیلی راحت بیشتر حرف هاشو میزنه و راحت منظور بقیه حرف هاشو که نمیتونه بزنه به من و بقیه میرسونه .دیگه راحت خودش غذا میخوره ، از خواب بیدار میشه صدام میکنه و من دیگه نگرانش نیستم وقتی خوابه و من مشغول کارهامم . تشنش میشه میگه آب و گرسنش بشه میگه مامان غذا . و اینها همه از دغدغه های یک مادر کم میکنه . گاهی اوقات پوشکش رو در میارم تا عادت کنه بهم بگه جیش داره اما دختر گلم تا زمانی که پوشک نداره جیشش رو نگه میداره و تا پوشکش میکنم جیش میکنه و اونقدر هم بزرگ نشده که بگه مامان جیش دارم . اذیتش نمیکنم و منتظر میمونم تا بزرگتر بشه

خلاصه بسیار خوشحالم از این بابت که دختری مثل نیکا دارم

نازنینم 18 ماهگیت مبارک . دوست دارم نفس من و بابا هستی