نیکانیکا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

گل همیشه بهارم

آتیش سوزوندن

1392/3/20 20:44
نویسنده : مامان
266 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم سلام دختر شیطون مامان

دیروز با خاله اینا رفتیم بیرون . مامان برات یه لباس خیلی خوشکل خرید . نیکا اونقدر شیطونی میکردی که مامان واقعاً مونده بودم چکار کنم تا میذاشتم زمین که خودت راه بردی بدو بدو میرفتی تو مغازه ها ، همش هم لای لباسای مغازه ها بودی طوری که چند بار فکر کردم گمت کردم وقتی صدات میکردم با خنده از لای لباسا میومدی بیرون انگار لذت میبردی از سر به سر گذاشتن مامان . اصرار داشتی چندین بار از روی پله برقی رد بشی ، با عمو محمدرضا یه چند باری بالا و پایین رفتی . عمو میثم هم بنده خنده از بس بغلت کرده بود کلافه شده بود چون فقط بغل کردنت که نبود توی بغل همش وول میخوردی .موقع پرو لباس یه لحظه هم آروم نموندی مامان مجبور شدم با همون لباس جدید بیارمت خونه چون اصلاً اجازه نمیدادی درش بیارم همش گریه میکردی . با لباس جدید زیباتر شده بودی . خیلی خوردنی بودی .همیشه شاد باشی گلم 

امروزم اومدیم گزافرود با بابا جون صحبت کردیم تو هم بابا رو صدا می کردی بابا هم قربونت میرفت در حال بستنی خوردن دیدت کلی خندید تو رو به دوستاش هم نشون داد .

گفته های امروز : دستشو ( دستشویی ) ، سگ ، یه جمله خنده دار هم به روش خودت میگی که هر کی شنیده تا حالا خندیده ، دیروز پشت سر هم میگفتی : خاله سبدو ، عزیزه سبدو ( با فتحه س و ب ) .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)