نیکانیکا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

گل همیشه بهارم

نیکا و راستین و پارک

1392/3/15 21:20
نویسنده : مامان
217 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختری . دو روزه خاله سمیه و خانوادش اومدن شمال راستین خیلی بزرگ شده خیلی هم دوستت داره همش با مهربونی بغلت میکنه و همش میگه چقدر توپولی . دستات و پاهات رو بوس میکنه . خیلی بامزست . راستین کلاً اسباب بازیهاش رو به کسی نمیده همه تعجب میکنن چطور فقط به نیکا میده که باهاشون بازی کنه !!! امروز هم باهاشون رفتیم پارک خاله زهرایی و عزیز جون هم بودن راستین کلی بازی کرد اما تو هنوز اونقدر بزرگ نشدی که سوار تاب و سرسره بشی می ترسیدی اما در عوضش همش کنار فواره آب بودی و دوست داشتی سنگ پرت کنی تو آب . همش هم به برگ گل و سنگ و چیزایی که رو زمین افتاده بود دست میزدی . بعد از کلی گردش توی پارک و بستنی خوردن و ... اومدیم خونه . الان هم منتظریم بابا جون بهمون زنگ بزنه تا هم ببینیمش و باهاش صحبت کنیم .

 دخترم یه چند روزه موقعی که میبرمت دستشویی اگه آب داغ یا سرد باشه بهم میگی ." داغه " یا "سرده"

امروز هم از کنار یه مسجد رد شدیم پشت سر هم میگفتی " اذا" یعنی اذان . آخه هر وقت شکل گنبدی رو میبینی یا چیزی که شبیه اونه ، یاد اذان توی تلویزیون می یوفتی که همش مسجد رو نشون میده ( آفرین به تو باهوش مامان )

از اونجایی که رنگ سبز رو به درستی تشخیص میدی وقتی درختی یا گیاه سبزی رو میبینی میگی " سبز"


دوست دارم       عاشقتم       دیوونتم      دختر نازم دوستم داشته باش .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)