چه کنم من
گاهی خیلی دلواپس میشم از کارات نیکا . خدای من یعنی رفتار من طوری بوده که تو اینقدر حساس شدی . نگرانیت از چیه عزیزم ؟! بچه ی کوچولویی مثل تو چرا باید همش به من تذکر بده مامان وسایل رو از توی ماشین برداشتی ؟ مامان ، مراقب باش دستت رو نبری ؟ خاله ، مامانم میاااد ! و هزاران دلنگرانی دیگه . منی که همش سعی کردم آزادت بذارم هیچ وقت موقعی که داری حتی از جای خطرناک بالا میری نترسونمت و خودم میام کنارت مراقبت میشم نیوفتی وااای خدای من یعنی من این دلنگرانی ها رو بهت انتقال دادم . منی که در این حدود سه سال همش سعی کردم از تذکرات بی جا پرهیز کنم !!! نیکای من چقدر تو حساسی !!! چرا باید یه گوسفند کارتونی اینقدر تو...
نویسنده :
مامان
23:16